Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی khamenei.ir حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقللاب در پاسخ به نامه‌ی حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی در ارتباط با اهمیت قرآن و ضرورت کار برای ترویج و تفسیر آن مرقوم داشتند: «بعدالسلام خداوند به جنابعالی توفیق عطا فرموده است و امیدواریم آن را افزایش دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حقیر با کار برای ترویج قرآن و تفسیر کاملاً موافقم.»

بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، متن پاسخ رهبر انقلاب و نامه‌ی حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی را منتشر کرد.

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، اللهم صل علی محمد وآل محمد

محضر مبارک حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر عزیز انقلاب اسلامی (دامت برکاته)
سلام علیکم اگر احساس وظیفه نمی‌کردم، با توجه به وقت عزیز شما و مشکلات بسیار مهم و پیچیده این مقدار از وقت شما را نیز نمی‌گرفتم. آنچه مرا به نوشتن این چند سطر وادار کرد، چند آیه‌ قرآن بود:

۱. پیامبر در قیامت از مظلومیت و شهید شدن اهل بیت علیهم السلام سخنی نمی‌گوید، ولی از مهجوریت قرآن گله می‌کند. «و قال الرسول یا رب إن قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا» (فرقان، ۳۰)

٢. دومرتبه سفارش شده است که کتاب آسمانی را جدی بگیرید. «خذ الکتاب بقوة» (مریم، ۱۲)

٣. در سخنرانی پیامبر مأمور می‌شود که از وحی بگوید، «لتبین للناس ما نزل إلیهم» (نحل، ۴۴) در حالی که امروز بسیاری از سخنرانی‌ها از شعر، رؤیا، تاریخ، حکایات و نظرات این و آن پر است، ولی سخنرانی با محوریت قرآن کم است.

۴. قرآن عالم ربانی را عالم قرآنی می‌داند. «کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون» (آل عمران، ۷۹)

۵. اساس همه‌ی حوزه‌های علمیه یک توبیخ قرآنی است که فرمود: «فلولا نفر من کل فرقه...» (توبه، ۱۲۲) در حالی که تدبر در قرآن با دو توبیخ مطرح شده است:
الف) «أ فلا یتدبرون القرآن»
ب) «أم علی قلوب أقفالها» (محمد، ۲۴)

۶. مشکل حوزه‌های علمیه این است، که با اینکه خوش‌بینانه ده درصد طلاب فقیه می‌شوند، ولی عمده‌ی مغزهای حوزوی برای تربیت این ده درصد زحمت می‌کشند، که البته این زحمت لازم است زیرا شاید ما به تعداد فرمانداری‌ها فقیه نداشته باشیم و برای نود درصدی که قدرت اجتهاد ندارند، برنامه‌ی چشمگیری نظیر شیوه‌ی پاسخ به سؤالات، شیوه‌ی کلاس‌داری، شیوه‌ی بیان تفسیر و حدیث، شیوه‌ی جذب جوانان به نماز و... وجود ندارد. گرچه در این سال‌ها تخصص‌هایی به راه افتاده است، ولی خروجی آنها چشمگیر نیست و جای بعضی از تخصص‌ها خالی است.

۷. ای کاش همان‌گونه که پیامبر فرمود: نباید بین کتاب الله و عترتی جدایی باشد «لن یفترقا»، ما باید تعداد جلسات قرآن را به تعداد جلسات عزاداری محرم و جشن‌های نیمه شعبان برسانیم.

۸. گرچه امروز در سایه انقلاب تحولاتی در حوزه‌ها پیدا شده است، لکن کم نیستند کسانی که قرآن و نهج‌البلاغه را علم نمی‌دانند، در حالی که امام رضا علیه‌السلام فرمود: «من أراد العلم فلیثور القرآن» (مجمع البحرین، ج ۳، ص ۲۳۸)

۹. با اینکه قرآن، کتاب تزکیه و تهذیب است، در حوزه‌ها معاونت تهذیب هست، در حالی که قرآن مهم‌ترین سرچشمه‌ی تهذیب است، و می‌توان آیات اخلاقی را در همان معاونت تهذیب مطرح کرد.

۱۰. بحمدالله امروز حفظ قرآن و تلاوت و مسابقات قرآنی با گذشته قابل قیاس نیست، اما نسبت به آنچه می‌توانیم انجام دهیم، فاصله‌ها داریم. سزاوار است اقامه‌ی قرآن دوش‌به‌دوش اقامه‌ی نماز باشد. زیرا کلمه‌ی أقیموا، هم برای نماز آمده «أقیموا الصلاة» و هم برای کتب آسمانی آمده است «أقاموا التوراة و الإنجیل و ما أنزل».

۱۱. با اینکه شب قدر شب نزول قرآن است ولی در شب قدر انواع ادعیه، سخنرانیها، مراسم و عزاداری‌ها مطرح است ولی در کمتر مسجدی در شب نزول قرآن از قرآن گفته میشود.

۱۲. با اینکه هدف قرآن بیشتر عموم مردم است، «بیان للناس» (آل عمران، ۱۳۷۸) ولی اکثر تفاسیر «بیان للخواص» است.

۱۳. با اینکه قرآن کتاب تذکر است، « فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ» (ق، ۴۵) ولی بیشتر موعظه‌ها از دیگران است.

۱۴. با اینکه از آیه «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» (نساء، ۸۲) (که خداوند توبیخ میکند) استفاده میشود تدبر واجب است، زیرا خداوند برای ترک کار مستحب توبیخ نمیکند، اما ما تفسیر را مستحب میدانیم.

۱۵. با اینکه برای هر رشته‌ی دانشگاهی در کنار معارف عمومی، باید آیات و روایات همان رشته جزء کتب درسی شود، ولی چنین نیست. در ادعیه میخوانیم که اولیای خدا برای هر عضوی یک دعا داشتند، و می‌گفتند: «و اکف أیدینا عن الظُلم و السرقه، طَهِّر بُطوننا من الحَرام والشُبهة». و بعد از اعضا، برای هر قشری و صنفی یک دعای خاصی داشتند. «و علی الشباب بالانابة والتوبة و علی النساء بالحیاء والعفة و علی مشایخنا بالوقار و السکینة»

۱۶. با اینکه در قیامت درجات معنوی بر اساس قرآن است، «اقْرَأْ وَارْتَقِ» (مکاتیب الائمه، ج ۲، ص ۲۰۶) ولی شهریه‌های حوزه‌ها بر اساس قرآن نیست.

۱۷. با اینکه قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام در کنار هم هستند، ولی بحمدالله برای اهل‌بیت موقوفات هست، ولی برای قرآن و تفسیر موقوفات نیست.

حضرت آقا!
جناب‌عالی قبل از انقلاب درس تفسیر داشتید، و امروز هزاران روحانی در دانشگاه‌ها و پادگان‌ها و قوای مسلح و ائمه جمعه وجود دارند که بعضی گاهی تفسیر می‌گویند ولی هنوز در حوزه، دانشگاه و منابر رنگ سخنان مخلوق بیش از سخنان خالق است.
 
حضرت آقا!
ماشین‌هایی که هوا گرفته است، در سرازیری با هل دادن روشن می‌شود، سرازیری قرآن ماه رمضان است و نیاز به سفارشی است حداقل به روحانیونی که در دستگاه‌های دولتی و در ادارات و قوای سه‌گانه و امور مساجد و ائمه‌ی جمعه و حوزه‌های علمیه مشغول به کار هستند. باید همتی جدی باشد، چرا که اگر ما قرآن را به پا نداریم، از خداوند بدترین لقب را که پوچی است، دریافت خواهیم کرد. «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَیٰ شَیْءٍ حَتَّیٰ تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَمَا أُنزِل» (مائده، ۶۸)

حضرت آقا!
چند ماهی بیشتر به ماه رمضان نمانده است، که نیمی از آن به خاطر تعطیلات عید و پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها قابل استفاده نیست، ولی نیمی از آن فرصتی است که ما گام جدی‌تری بیش از آنچه تاکنون برداشته‌ایم، برداریم تا قرآن نزد ما مهجور نباشد. خواهشمند است به نمایندگان خود قبل از فرارسیدن ماه رمضان توصیه‌ی جدی بفرمایید که از هم‌اکنون خود را برای بیان تفسیر آماده کنند.
 
امید است چند جمله‌ی توصیه شما که مصداق تواصوا بالحق است سبب حرکت‌های بزرگی بشود، همان‌گونه که توصیه شما، ما و دیگران را وادار کرد که پرچم نماز میان نسل نو در آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها برافراشته‌تر گردد و نماز ظهر عاشورا به صورت فرهنگ عمومی درآید و همان‌گونه که صدها مسجد خوب در جاده‌ها ساخته شد و همان‌گونه که از یک جمله‌ی شما در این سال‌ها حدود ۵۰۰ میلیارد تومان زکات از طریق کمیته‌ی امداد جمع‌آوری و توزیع شد.

توجه به قرآن و سفارش به تفسیر و تدبر توسط حضرت‌عالی با اراده خداوند راهگشاست و برّی است که باید همه در این بر مشارکت کنند. به امید روزی که تمام حوزه‌ها و تمام مدرسین برای تفسیر سهم و جایگاهی در شأن کتاب آسمانی قرار دهند و همان‌گونه که سایر کتب محوریت دارد، تفسیر قرآن هم محور باشد.

والسلام علیکم و رحمةالله
مرید قدیم؛ محسن قرائتی

کد خبر 504676 برچسب‌ها رهبر معظم انقلاب

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: رهبر معظم انقلاب همان گونه حوزه ها شیوه ی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۲۰۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه

گذری بر زندگی و مبارزات حاجیه خانم نوقانی

بانو بتول نوقانی متولد ۱۳۰۹ تنها فرزند دختر مرحوم آیت‌الله نوقانی، از روحانیان زمان رضاشاه و از مبارزان انقلابی بود، ایشان سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف سپری نمود و امروز سبک‌بار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.

یک قرن پیش در شرایطی که اوضاع فرهنگی و تحصیلی برای دختران آماده نبود بانو بتول نوقانی تنها دختر آیت‌الله علی اکبر نوقانی از علمای برجسته در صد سال اخیر و از مبارزان دوره رضاخان و نزدیکان به حضرت امام خمینی(ره) با حمایت پدر بزرگوارش تحصیل را شروع کرد و توانست نقش به سزایی در تربیت چندین نسل داشته باشد.

او که متولد ۱۳۰۹ بود بعد از گذراندن تحصیل در مدرسه فروغ علوم دینی را نزد پدر و برادر مرحومش گذراند و به پیشنهاد بانو طاهایی مدیر مکتب نرجس به تدریس درس کلام، تفسیر قرآن و نهج البلاغه برای دانش آموزان، دانشجویان و طلاب پرداخت.

«دوران ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه فروغ گذراند، پدرش میگفت: درس بخوان، ولی بی‌حجاب نشو! این مدرسه سمت دروازه طلایی و اولین مدرسه‌ای بود که در مشهد راه‌اندازی شده بود. در این مدرسه دخترها اجازه داشتند روسری بپوشند. مدیریت مدرسه دست خانمی به اسم شاهزاده بود.

این خانم آدم معتقدی بود و به عوامل رژیم گفته بود: اگر اجازه نمی‌دهید چادر بپوشم اشکالی ندارد، ولی اگر اجازه ندهید حجاب داشته باشم مدرسه را تعطیل می‌کنم. به همین دلیل، همیشه لباسی شنل‌مانند می‌پوشید و حجاب داشت. آن زمان، چون مدرسه دیگری در مشهد نبود، با خواسته او موافقت کردند. ثبت‌نام در این مدرسه چندان راحت نبود. از آنجایی که خانم شاهزاده پدرش را می‌شناخت، اجازه داده بود، ایشان را ثبت‌نام کنند. می‌گفت: به آیت‌ا... نوقانی ارادت دارم و پای منبرهای او بزرگ شده‌ام.»

او دوران دبستان و دبیرستان را گذراند و بعد به دروس حوزوی می‌پرداخت، دروسی که آن‌ها را با شاگردی نزد پدر خود می‌آموخت و در مشهد اولین زنی شناخته شد، که به درس کلام اسلامی تسلط داشت. «شاگردان مدرسه فروغ برای ادامه تحصیل در دوران دبیرستان وارد مدرسه «ایران‌دخت» می‌شدند که مدیریت آن با خواهر همین خانم شاهزاده بود و دخترها امکان پوشش روسری داشتند. آن زمان زبان خارجی‌ای که به بچه‌ها آموزش می‌دادند فرانسوی بود و خانم نوقانی الفبای آن را خوب یاد گرفته بود، تحصیلات کلاسیک را در این مدارس گذراند و تا هیجده‌سالگی‌ام که پدرش زنده بود، درس‌های ادبیات عرب را پیش ایشان می‌خواند.

درس کلام و معرفةالنفس را نزد پدرش آموخت. ایشان سال ۱۳۲۹ فوت کرد. مدتی هم استادی از حوزه به خانه می‌آمد و به ایشان درس می‌داد، مطالعه زیادی داشت و همه وقت خود را در کتابخانه پدرش می‌گذراند، که کتابخانه بزرگی است. کار همیشه‌اش مطالعه بود و به این کار علاقه فراوانی داشت. البته پدرش در کتاب‌هایی که مفاهیم مشکلی داشتند حاشیه‌نویسی کرده بود. این حاشیه نویسی‌ها به ایشان خیلی کمک می‌کرد.

تحصن‌های زنان مشهدی که با حضور سودجویانه منافقان آمیخته بوده است، با سخنرانی زنانی انقلابی همچون بانو نوقانی نیز همراه بود، ایشان در مصاحبه‌ای گفته بود: «در تحصن‌ها منافقان هم خودشان را با ما قاتی می‌کردند، لباس‌هایی نظامی می‌پوشیدند که به میلیشیا معروف بود. شکل و شمایل لباس نظامی داشت. با آن‌ها بحث‌های مفصلی درباره حضور زنان در میدان‌های جنگ و نبرد می‌کردیم.

بانویی با زیست مجتهدانه

به آن‌ها که علاقه داشتند در میدان‌های نبرد و جنگ باشند و سلاح در دست بگیرند می‌گفتم: مگر در صدر اسلام زن‌ها در میدان نبرد بوده‌اند که شما می‌خواهید به میدان بروید؟ از طرفی هم در صدر اسلام زن‌ها را اسیر نمی‌کردند، ولی رژیم این قاعده را نداشت. می‌گفتم که زنان باید در پشت جبهه‌ها فعالیت کنند. بحث‌های زیادی در این زمینه‌ها داشتیم، ولی فایده‌ای نداشت، چون آن‌ها قصد شست‌وشوی ذهنی جوانان و دانشجویان را داشتند، هدف منافقان از حضور در جمع ما جمع کردن نیرو بود و چون پست و مقام اسم‌ و رسم‌دار به خانم‌ها می‌دادند خیلی‌ها جذب آن‌ها می‌شدند.

خاطرم هست که آخرین شب اعتصاب در خانه آیت‌الله قمی، خانم طاهایی از من خواست درباره نظر اسلام در خصوص حضور زنان در جبهه‌ها سخنرانی کنم. بعد از اینکه سخنرانی‌ام را انجام دادم، متوجه شدم آیت الله قمی همان شب نوار این سخنرانی را گوش کرده و از دخترش که در جمع ما بود سؤال کرده بود چه کسی سخنرانی می‌کند.

او هم اسم من را آورده بود و ایشان گفته بود سخنرانی خوبی انجام شده است.»

بتول نوقانی، بانوی انقلابی مشهدی

در کنار تحصن‌ها و راهپیمایی‌ها، فعالیت‌های آموزشی خانم نوقانی در مکتب با فعالیت‌های سیاسی ضد نظام شاهنشاهی نیز همراه بود و با تفسیر قرآن، به بیان مشکلات نظام نیز می‌پرداخت، زمانی که خانم طاهایی به زاهدان رفته بود تا از دست مأموران شاه در امان باشد، از ایشان خواست درس تفسیر را در روزهای یکشنبه و سه‌شنبه در مکتب برگزار کند، تا مکتب تعطیل نشود.

مأموران مدام می‌آمدند و پیگیر بودند و ایشان در جواب می‌گفت، تفسیر قرآن درس می‌دهم، ولی در اصل صحبت‌هایی ضد نظام شاهنشاهی داشتند. به هر حال، از هر جایی از قرآن، نکته‌ای برای اشاره به ظلم آن دوران داشت. حتی یک دوره‌ای سوره «ممتحنه» را تفسیر می‌کرد که حسابی به نظام شاهنشاهی هجوم می‌برد، آن زمان مرحوم هاشمی‌نژاد به برادر ایشان پیام داده بود که «به خواهرتان بگویید مراقب خودشان باشند. ممکن است رژیم همین درس تفسیر را بهانه‌ای برای دستگیری ایشان کند.» حقیقت هم این بود که کارهای ایشان را زیر نظر داشتند. منتظر بودند چیزی دستشان بیاید و بانو نوقانی را دستگیر کنند.

مدتی هم دستشان به چیزی نرسید و از سر ناچاری مکتب را تعطیل کردند. بعد از تعطیل شدن مکتب، سخنرانی‌های ایشان در مسجدالنبی(ص) خیابان کوهسنگی ادامه داشت، در همان ایام انقلاب پیروز شد. بعد از انقلاب اسلامی، در مکتب درس نهج‌البلاغه می‌داد.

بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه

پس از پیروزی انقلاب تا مدتی در مکتب نرجس به تدریس علوم قرآنی و کلام ادامه می‌دهد، علاقه‌اش به نهج‌البلاغه باعث می‌شود در کنار جلسات آموزشی در مکتب نرجس، کم‌کم دوره‌هایی آموزشی نیز در منزل خود برگزار کند و این کلام بی‌نهایت پرمعنی را به بانوان بیشتری آموزش دهد، اما با کهولت سن مجبور به تعطیل کردن جلسات می‌شود. «هم‌زمان با درس نهج‌البلاغه و تفسیر قرآن در مکتب، در خانه تدریس می‌کردد. جزوه‌های دست‌نوشته را شاگردان ایشان دست‌نویس می‌کردند و بین هم می‌چرخاندند.

خانم طاهایی که فوت کرد، حضور ایشان هم در مکتب تقریبا کم‌رنگ شد و مجالس تفسیر را کلا به خانه آورد، البته همان سال‌ها سکته قلبی جزئی هم کرد که از نظر حرکتی و کلامی کمی برایش مشکل ایجاد کرد، ولی الحمدلله به مغز آسیبی نرسید و هیچ تأثیری روی حافظه‌ این بانو نگذاشت. طبق گفته این بانو، خانم دکتری که از ایشان نوار مغز گرفته بود، می‌گفت، جالب است که مغزت هیچ مشکلی ندارد. در جواب دکتر گفته بود، که این مغز بیمه امیرالمؤمنین(ع) است و چون تفسیر و نهج‌البلاغه درس می‌دهم، خودشان از من مراقبت می‌کنند.

بعد از فوت پدرش، هر سؤالی داشت از برادر مرحومش آیت‌ الله مهدی نوقانی، می‌پرسید. برادر این بانو سال ۷۱ فوت کرد. پدرش هر سال عاشورا و تاسوعا، اربعین و شهادت حضرت موسی‌بن‌جعفر(ع) در خانه خود سخنرانی داشت. حیاط را می‌پوشاندند و مجلس روضه برگزار می‌کردند. این روضه‌ها قدمتی صدساله دارد. پدر ایشان که مدیریت مدرسه نواب را برعهده داشت، شب‌های قدر در این مدرسه سخنرانی می‌کرد. این سخنرانی‌ها حالت درسی و آموزشی داشت. ایشان پای همین سخنرانی‌ها بزرگ شده بود.

بانو نوقانی پس از گذراندن درس‌های حوزوی نزد پدر و برادر خود، به دعوت خانم طاهایی، با او همراه و هم‌قدم می‌شود و در تأسیس و راه‌اندازی مکتب نرجس و تربیت دانش‌آموختگان همت می‌گمارد. همکاری او تا اندازه‌ای است که در زمان حضور نداشتن مرحوم طاهایی در مشهد -برای در امان ماندن از دست عوامل رژیم شاهنشاهی به‌ناچار به سیستان رفته بود- چراغ این پایگاه را روشن نگه می‌دارد.

مدت همکاری ایشان با مکتب نرجس به بیش از ۴۰ سال می‌رسد. از اوایل تأسیس مکتب همراه خانم طاهایی بود، آن زمان خانم طاهایی کوچه چهارباغ زندگی می‌کرد. چند سالی در خانه فعالیت می‌کرد و بعد از آن، حدود سال ۴۲ به این فکر افتاد که زمینی را برای مکتب تهیه کند.

ایشان سعی داشتند در محدوده چهارراه شهدا این کار را انجام دهد اما به توافق نرسید و مکتب را در محل کنونی احداث کرد. آن زمان کسی نبود برای خانم‌ها درس کلام اسلامی بگوید و چون ایشان درس کلام را محضر پدرش گذرانده بود، به ایشان پیشنهاد دادند این درس را در مکتب ارائه دهد که همراه با تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه آن را به خانم‌ها آموزش می‌داد.

هم‌زمان با شروع درس کلام اسلامی در مکتب، به پاسخ‌گویی سؤالات دانشجویانی نیز که مراجعه می‌کردند می‌پرداخت، این سال‌ها هم‌زمان بود با جان گرفتن مبارزات مردمی. «دانشجویان فراوانی در مکتب رفت‌وآمد داشتند و پرسش‌های بسیاری درباره مسائل خداشناسی مطرح می‌کردند. چون درس کلام با فلسفه و منطق در ارتباط است، خانم طاهایی پاسخ‌گویی به سؤالات دانشجویان را هم به ایشان سپرد پاسخ‌گویی به سؤالات هفته‌ای یک بار و در روزهای پنجشنبه صورت می‌گرفت.

حاجیه خانم بتول نوقانی سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف سپری نمود و اینک سبک‌بار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.

امید است با همت و پشتکار شاگردان وی، راه و سلوک ایشان در معرفی معارف عظیم قرآن و نهج البلاغه تداوم داشته باشد.

دیگر خبرها

  • توصیه رهبر انقلاب به قاریان: مفاهیم قرآن را به مستمعین انتقال دهید
  • توصیه رهبر انقلاب به قاریان
  • جمعی از قاریان قرآن عازم حج تمتع با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند
  • دیدار جمعی از قاریان قرآن عازم حج تمتع با رهبر انقلاب
  • جمعی از قاریان قرآن عازم حج تمتع با رهبر انقلاب دیدار کردند
  • جمعی از قاریان قرآن عازم حج تمتع با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند+ فیلم
  • شروع صبح با قرآن کریم؛ صفحه ۲۳۹+صوت
  • امضای تفاهم‌نامه همکاری کمیته امداد و حوزه علمیه خواهران قزوین
  • بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه
  • معرفی شخصیت حجت‌الاسلام مطلبی مصداق امر به معروف است